یک قدم جلوتر

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر وجعلنا من خیر انصاره واعوانه والمستشهدین بین یده

یک قدم جلوتر

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر وجعلنا من خیر انصاره واعوانه والمستشهدین بین یده

یک قدم جلوتر

یکى از شما دوستان گفتید که نسل کنونى کشور و ملت ما، از نسل اولِ انقلاب کمتر نیستند، این حرف من است؛ بنده هم همین عقیده را دارم و بارها هم گفته‌ام و به این معتقدم. شما جوانهاى نسل امروز، در بخشهاى مختلف نشان دادید که یک قدم جلوتر رفته‌اید؛ یعنى نسل جوان ما یک قدم به جلو حرکت کرده است؛ منتها کوره‌ى جنگ تحمیلى و دفاع مقدس و آن حال و هواى عجیب، یک تأثیرات طبیعى‌اى دارد. اگر آن وضعیت، امروز هم پیش میآمد، آن وقت معلوم میشد که جوانهاى ما چقدر در زمینه‌هاى معنوى پیش رفته‌اند. و ما امروز داریم این را مشاهده میکنیم؛ هم در دانشگاهها و هم در بیرون دانشگاه‌ها. بنابراین علم را باید با دین و اخلاق توأم کرد.
امام خامنه ای

کلمات کلیدی

ssd

۱۲
آبان

"بسم رب الحسین(علیه السلام)"

وچه سخت است لبیک یا حسین(علیه السلام)گفتن.چه سخت است حضور در کربلا.

وچه راحت است لبیک یا حسین گفتن وچه راحت است حضور در کربلا وقتی که از کربلا قرن ها و سال هاست که گذشته است.

اما هیهات که حسین زمانمان هنوز غریب و مظلوم، فریاد هل من ناصر سر می دهد...

اما لبیک یا حسینگوها کجایند تا امام را نصرت دهند.

وقتی از من وتویی که سال هاست ، از کودکی با آمدن محرم الحرام لباس سیاه بر تن می کردیم و سینه می زدیم و حسین حسینی می گفتیم،البته شامی هم می خوردیم، سوال می پرسند که اگر در کربلا بودی چه می کردی،با استواری کلام ،شجاعانه و با جسارت چه حرف ها که نمی زنیم،

وتو چه میدانی که از قید،زن،دختر بچه ی سه ساله ات،کودک شش ماهه است ، نوجوان برومندت،برادرت، خواهرت والبته جانت گذشتن چه مفهومی دارد؟

بهتر است کمی صبر کنی و عجولانه به این پرسش ها پاسخ ندهی.

بگذار برایت بگویم که نکند تو همان کسی باشی که وقتی امام حسین(علیه السلام)  از او خودش را خواست،اسب وزرهش را پیش کشید وگفت:من همین اسب وزره را می توانم برای یاری شما بدهم،

اماخودم نمی توانم برای کمکتان به جنگ بیایم،بالاخره زندگی ام چه می شود،زن وفرزندم چه می شود؟متاسفم.

و حسین از تو ، تاسفت را نمی خواهد،او کمکت را می خواهد.

و امام اسب وزرهش را هم ارزانی خودش کرد.

مطمئنی تو همان کسی نیستی که وقتی حسین(علیه السلام) از تو یاری خواست،بهانه آوردی وحسین(علیه السلام) تو را خطاب داد:

پس برو به جای دوری که ندای غربت مرا  نشنوی.

اما هیهات که ندای غربت را داشت در همان لحظه می شنید.

از چه دم میزنی؟

به چه جراتی فقط حرف می زنی؟

یادت می آید آن روز که با نفست روبه رو شدی را...

آن روز را به خاطر بیار...

آن روز چه کردی؟

آن روز چه شد؟

نفس یا خدا

حق یا باطل

آخر کدام یک؟

چه قدر مرد هستی؟

اگر نمی دانی بدان این راه یک مرد می خواهد و نه یک نر...

همان اندازه که با نفست می توانی مبارزه کنی،همان اندازه هم می توانی امام زمانت را یاری کنی.

خودت را بسنج.

ببین کجای این مسیر ایستاده ای؟

اگر مرگ برایت احلی من العسل است و نه یک پایان

بیا که این راه هنوز ادامه دارد و

ندای هل من ناصر حسین(علیه السلام) ،  بی جواب مانده است که

کل یوم عاشورا

وکل  الارض کربلا.

 

 

  • مصطفی شمس
۲۶
مهر

در داخل کشور خودمان جنجال راه انداختند که آقا انرژى هسته‌اى هزینه‌ى بدون سود است؛ چرا دارید این کار را میکنید؟ حالا تبلیغات جهانى که این مسئله را کاملاً دنبال میکرد و هنوز هم میکند؛ اما در داخل کشور خودمان از اولى که این مسئله‌ى هسته‌اى مطرح شد، از پنج شش سال قبل از این تا حالا مرتباً این مطلب را گفته‌اند و تکرار کرده‌اند. حتّى عده‌اى نامه نوشتند و گفتند آقا ما فیزیکدانیم. اینکه میگویند ما توانسته‌ایم دستگاه‌هاى سانتریفیوژ را راه بیندازیم، اصلاً واقعیت ندارد! به قدرى قرص این را گفتند که ما مجبور شدیم افرادى را بفرستیم و بگوئیم بروند بازرسى کنند، درست ببینند؛ نکند که همینى که اینها میگویند، باشد. این، مال پنج شش سال قبل است. رفتند، آمدند گفتند نه آقا! کار، بسیار خوب، صحیح، علمى و محکم دارد انجام میگیرد. اول گفتند نمیشود، نمیتوانیم؛ بعد که دیدند توانستیم.

.... همین مسئله‌ى انرژى هسته‌اى را که باید پشتوانه‌ى مستحکم اعتماد به نفس ما ملت ایران میشد، خواستند وسیله‌اى بکنند براى اینکه اعتماد به نفس را از ما بگیرند. هى فشار آوردند که باید این را تعطیل کنید، باید آن را تعطیل کنید، باید آن را تعطیل کنید. رسیدند به کارخانه‌ى یو.سى.اف اصفهان، گفتند: این را هم باید تعطیل کنید. آن مقدمات اوّلى است. بنده آن وقت به مسئولین گفتم که اگر این حرف را گوش کردید، فردا خواهند گفت باید معادن اورانیوم را هم که توى این کشور هست، کلاً یک‌جا جمع کنید بدهید به ما، تا خاطرجمع شویم که شما نمیخواهید بمب اتم بسازید!

این فرایند عقب‌نشینى البته براى ما یک فایده‌اى داشت - بى‌فایده نبود این عقب‌نشینى‌ها - فایده‌اش این بود که هم خودمان وعده‌ها و حرفهاى رقباى اروپائى و غربى را تجربه کردیم، هم افکار عمومى دنیا تجربه کرد. امروز هر کس به ما میگوید آقا تعلیق موقت بکنید، ما میگوئیم تعلیق موقت را که یک بار کردیم؛ دو سال! دو سال تعلیق موقت کردیم. فایده‌اش چه شد؟ اول گفتند موقت تعلیق کنید، گفتند تعلیق داوطلبانه بکنید؛ ما هم به خیال موقت و به خیال داوطلبانه، تعلیق کردیم. بعد هر وقت اسم از برداشتن تعلیق آمد، یک قرشمال بازى‌اى در سطح دنیا درست کردند - در سطح مطبوعات و رسانه‌ها و محافل سیاسى - واى، داد، داد، ایران میخواهد تعلیق را بشکند! تعلیق شد یک امر مقدس که ایران اصلاً حق ندارد نزدیکش برود! ما این را تجربه کرده‌ایم؛ دیگر، تجربه‌ى جدیدى نیست. آخرش هم گفتند: این تعلیق موقت کافى نیست؛ اصلاً باید بکلى بساط اتمى را جمع کنید. همین اروپائى‌ها که میگفتند شش ماه تعلیق کنید، وقتى این کار را کردیم، گفتند بایستى جمع کنید! این فرایند عقب‌نشینى، این فایده را براى ما داشت؛ هم براى خود ما تجربه شد، هم براى افکار عمومى دنیا تجربه شد. لیکن عقب‌نشینى بود دیگر؛ عقب‌نشینى کردند.

من همان وقت هم در جلسه‌ى مسئولین - که از تلویزیون پخش شد - گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند مطالبه‌ى پى‌درپى ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان میشوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستى این روند عقب‌نشینى متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروى، و اولین قدمش هم باید در همان دولتى انجام بگیرد که این عقب‌نشینى در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم شد. در زمان دولت قبل، اولین قدم به سمت پیشرفت برداشته شد؛ تصمیم گرفته شد که کارخانه‌ى یو.سى.اف اصفهان راه‌اندازى شود، و راه‌اندازى هم شد، و دنبالش هم بحمداللَّه این پیشرفتهاى بعدى است تا امروز. (مقام معظم رهبری 13/10/1386)

 

  • مصطفی شمس
۲۵
مهر
مادران عزیز:همچون مادر وهب شجاع باشید که وقتی سر فرزندش را پیش او بردند،سر را گرفت و پرتاب کرد به سوی میدان نبرد و گفت:من سری را که در راه خدا داده ام دیگر پس نمیگیرم.
| وصیت یک شهید |
  • مصطفی شمس
۲۵
مهر
اگر ما انقلابی بودیم اجازه نمی دادیم احزاب سیاسی اظهار وجود کنند،تمام احزاب را ممنوع اعلام می کردیم.
| امام خمینی |
  • مصطفی شمس
۱۸
مهر
تغییری باش که در جهان میخواهی.
  • مصطفی شمس
۲۷
شهریور
اگر احترام واقعی به انسان ملاک است، تحقق آن جز در سایه ی اسلام امکانپذیر نیست.
.: امام خامنه ای :.
  • مصطفی شمس
۰۴
شهریور
یأس از جنود شیطان است، امید از جنود خداست، همیشه امیدوار باشید.
  • مصطفی شمس
۲۷
مرداد

::: بسمه تعالی :::

.: در این مقاله قصد توهینی به صنف خاص نبوده و فقط در پی بیان مشکلات وبه خود آمدن آن صنف است :.

این روز ها مردم یک روحانی را فقط برای مساجد و سوالات احکام و طهارت مطالبه کرده وبرای گرفتن حقشان از استکبار خارجی وداخلی هیچ انتظاری از او ندارند.

بلکه یک روحانی در میان مردم مانند یک شخص عادی رفتار کرده،که گویی لباس پیغمبر را بر تن نکرده است.

روحانی با چنین ویژگی،چگونه انتظار دارد مردم مانند اوایل انقلاب با او برخورد کنند؟

بعضی انتظارهایی چنین داشته و انحراف را از بطن مردم می دانند!!!

اگر جامعه ی کنونی طلبه ها و روحانیونی هم چون نواب صفوی،شهید بهشتی،شهید مطهری،شهید باهنرو... به خود می دید،امروز که در سال2014به سر می بریم و گویی مردم عوض شده اند،رفتار مردم با روحانیون مانند همان اوایل انقلاب بود.چرا که مردم می داننداین روحانی این گونه نیست که وقتی ببیند جمعیتی از اهالی باطل بر علیه حق فتنه درست کرده وحق را محکوم به انحراف وسحر وجادو و دروغ وفتنه می کنند او هم سکوت کرده و یا احیاناً با باطل همراه شود.

این روحانی این گونه نیست که وقتی ظلم ، وبدتر از آن منت گذاشتن بر سر ظلم، را از طرف دولت دید،او تنها در فکر نماز مغرب وعشای مسجدش باشد.

این روحانی برای مافیاهای اقتصادی وسیاسی امان نگذاشته و نمی گذارد بعد از 30سال که از انقلاب می گذرد هنوز چهره ی کثیف وذات خبیث احزاب و نمایندگان در پشت نقاب اسلام وانقلاب و رهبری پوشیده شود.

در جلد 10وص408 از صحیفه نور، امام خمینی(ره) می فرمایند:«گروه ها واحزاب سیاسی در بسیاری از چیز ها  باهم مخالف اند اما آنچه در آن موافق اند مخالفت با اسلام است.»

این جمله در دل هیچ کس ترس نیندازد در دل روحانیون وعلما ومراجع باید ترس بیندازد چرا که آن ها مجسمه ونشانه ای از اسلام وانقلاب شناخته شده اند وبه طبع بار گرانی بر دوششان است.

اگر ولایت می گوید احزاب با اسلام مخالف اند علما ومراجع چرا سکوت می کنند،در صورتی که مجلس شورای اسلامی ودولت و...همه وهمه حزبی هستند؟

مرجع،وطلبه ای تا یک بی حجابی، تا یک مدل فشن از یک جوان می بیند رگ غیرتش به جوش می آید و وقتی فساد در نظامات اقتصادی وسیاسی را می بیند سکوت می کنند!!!!

 شب هایی را ببینیدکه موضوع منبر مسجدش این باشد: شناخت اهداف شخصیت های حزبی وچگونگی مقابله با آن.

:؛: مصطفی شمس :؛:

  • مصطفی شمس
۲۰
مرداد

یک نان را 35 میلیون نفر باهم میخوریم،ولی زیر بار حرف زور نمی رویم.

::: شهید رجایی :::

  • مصطفی شمس
۲۱
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

ولایت فقیه ، واژه ای که از دبیرستان ها گرفته تا دانشگاه های بزرگ مورد بحث دانش آموزان و دانشجویان زیادی قرارگرفته است.گاهی جبهه ی باطل شبههای ساده وبی اساس را در دل اهل حق می اندازد و اهل حق به دلیل نداشتن اطلاعات کافی­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­از این موضوع ، مجبور به تسلیم می شوند. واین تسلیم شدن حتی موجب شک کردن در این موضوع و حتی کار به تعیین تکلیف برای ولایت کشیده است.

در این جا به مبحث ولی فقیه و اهمیت وجایگاه آن خواهیم پرداخت.بعد از امام زمان(عج)که غیبت صغری وکبری شروع شد هر چند مردم از دیدن امام وحضور در محضر امام محروم شدند،ولی این دلیل بر آن نیست که هدایت گیری امام نیز از انسان ها منقطع شود.از آن بالاتر خدا نیز وعده داده است که هیچ گاه زمین را  از حجت تهی نگذاشته و نمی گذارد،تا این که حجت را بر تمام آدمیان تمام کند.یعنی هدایت از طرف خدا همیشه بوده و باید باشد،در حالی که لحظه ای از آن هدایت کم نشده است.هدایت از طرف خدا، برای سعادت وتعالی انسان ها ،توسط امام معصوم صورت می گیرد،اما حال که امام زمان(عج) در پشت پرده های غیبت به سر می برند(البته امور را تدبیر می کنند)هدایت انسان ها قطع می شود؟آیا خدا مردم وحکومت های قبل از غیبت امام را بیش تر از انسان های بعد از غیبت دوست داشته است؟آن کس که می گوید ولایت فقیه معنایی نداشته و واقعیتی ندارد و آن ادامه ی سلطنت پادشاهی است،چگونه به پرسش های فوق پاسخ می گوید؟ پیامبری که بعد از پیامبری می آمد،کدام یک سلطنت پادشاهی داشته اند؟پس اگر عدل و حکمت خدا می گوید که باید در همه ی دوران ها وحکومت ها ،هدایتگری برای انسان باشد وآن هدایتگر پیامبران وبعد از  آن امامان معصوم،یعنی انسان هایی که خود در قله های ارزش های انسانی بوده ، باشندحال که مردم در دوران غیبت به سر می برندآن هدایت گر ولی فقیه است.

پیامبران الهی از آدم تا خاتم وامامان معصوم ،همه وهمه از سوی خدا تعیین شده وجامعه را هدایت می کردند، مگر می شود خدا تصمیم به هدایت بشر بکند،بعد انتخاب هدایتگر را به عهده ی خود مردم بگذارد.مردم باهم جنگ کنند،جنگ کنند تا بالاخره آن که ثروتش بر دیگری می چربد بر منصب حکومت بنشیند و مردم را هدایت کند!!!

نتیجه ی این هدایت چه می شود؟بی عدالتی ،ظلم ،نابرابری،عدم آرامش،خود کامگی،خود خواهی و... از نتایج حکومت داری غیر الهی است که در راس آن بشری غیر الهی است.نتیجه آنکه ،بعد از غیبت صغری نیز هدایت از طرف خدا ادامه داشته و آن به دست ولی فقیهی است که از طرف امام معصوم برگزیده می شود.

بر عکس تفکراتی که اعتقاد دارند ولایت فقیه واژه ای است که از بعد از انقلاب اسلامی ،عده ای روحانی آن را بر سر زبان ها جاری کردند.خیر، مسئله ولایت فقیه از بعد از غیبت شروع می شود.لکن ممکن است لفظ ولایت فقیه چیز دیگری بوده باشد.مثلا در زمان شیخ مفید به ولایت فقیه ولایت سلطان نیز گفته می شد،اما این تغییرات به اصل قضیه لطمه ای نمی زند.

نکته ی بعدی آن است که ولایت یک نور است که در قلب شخص متجلی می شود.ولایت جایگاهی بعد از بقا بعد از فنا است که خدا آن نور را در دل آن کس که ظرفیت آن را دارد می اندازد.

حال که متوجه شدیم ولی فقیه از جانب خدا وامام معصوم برگزیده شده وهدایت بشریت را به عهده می گیرد،به راستی از کجا باید دانست ولی فقیه ما همان است که خدا برگزیده است؟از کجا باید دانست ادعای ولی فقیهی او درست است؟آن کس که در ولی فقیه بودن امام خامنه ای شک می کند،باید بگوید اگر قرار است امام خامنه ای ولی فقیه نباشد،مطمئناً شخص دیگری این مقام را باید داشته باشد،وکسی که این مقام را دارد از برای هدایت جامعه به سوی تمام کمالات،لحظه ای نباید سکوت کرده وگوشه ای بنشیند وبترسد از آن که اگر یک وقت وجود خود را اعلام کند ممکن است بر علیه اش قیام کنند،در این صورت است که باید وجود خود را به همگان اعلام کند وزمام حکومت را به دست گرفته تا وظیفه ای که خدا بر دوشش نهاده است را به خوبی انجام دهد.همان طور که گفته شد،حتی اگر مردم هم قبول نکردند باید او بر سر حرفش باقی بماند،چرا که مساله بسیار جدی است.به صورتی که مردم می توانند ولایت فقیه را قبول نداشته باشند ولی آن را نمی توانند انکار کنند.

اما حال این شخص کجاست؟اگر هست واعلام موجودیت نمی کندپس چگونه می خواهد ما را هدایت کند؟

پس تا این جا روشن شد که ولی فقیه باید برای گرفتن زمام حکومت، از برای هدایت،اعلام موجودیت کرده وتمام تلاش خویش را در این راه بکند وجامعه را به پیش ببرد.

حال این اعلام موجودیت به چند شکل صورت می گیرد.

ممکن است ولی فقیه قبلی از طریق الهاماتی که به او می شود ولی فقیه بعدی را شناسایی کرده  وبر همگان معرفی کند،مانند امام خمینی که بارها،حتی در لحظات آخر چندین بار امام خامنه ای را به عنوان ولی فقیه معرفی کردند. البته وقتی ایشان را به عنوان ولی فقیه معرفی می کنند،ایشان اول آن منصب را قبول نمی کنند تا بتوانند حجت را به خوبی بر همگان تمام کنند،ولی آنگاه که بر ایشان اصرار می کنند،ایشان می گویند:من این منصب راپذیرفته واین راه را با استقامت ادامه خواهم داد.مانند امام علی علیه السلام که هنگامی که مردم برای حکومت به ایشان روی می آورند،ایشان نمی پذیرند تا حجت را بر مردم تمام کنند،ولی هنگامی که به ایشان اصرار می شود،آن منصب را قبول می کنند تا بتوانند عدالت را به اجرا گذارند.(برای اطلاعات بیشتر در این موضوع به نهج البلاغه رجوع کنید تا این قضیه را به زبان خود امام علی بخوانید.)البته خود آن ولی فقیه نیز از طریق نور ولایتی که به قلبش می تابد متوجه این موضوع می شود.

شاید در مورد نظر امام بر رهبری بگویید پس منتظری چه می شود؟در بحث ولایت فقیه این گونه است که ولی فقیه بعدی پیرو ولی فقیه قبلی است،یا بهتر بگوییم راه شان در یک مسیر است.لطفا به این کلیپ توجه کنید.


دریافت
مدت زمان: 29 ثانیه

همان طور که اگر همه ی پیامبران الآن مبعوث شوند نیز هیچ گونه دوئیت  با یکدیگر ندارند.دین محمد(ص)ادامه دهنده ی دین موسی وعیسی وابراهیم است،وهیچ فرقی بایکدیگر ندارد،چرا که هدف یک چیز واحد است وآن تربیت انسان است(البته مسیحیت و یهودیتی که دستخوش تغییر بشر نشده باشد.)اما راه منتظری و امام از یکدیگر فاصله گرفت،وآن نامه ی امام به منتظری بر همگان نشان داد که منتظری همان نیست که بخواهد جامعه را به سمت فلاح وصلاح پیش ببرد.(برای خواندن نامه به صحیفه ی نور مراجعه کنید).

اما  ادامه این که چگونه ولی فقیه بر مردم وجامعه معرفی می شود.

گاهی می شود که خود امام زمان(عج)به یک اهل خبره ای که خود مقامات عالیه کمال را طی کرده است القا می کند که فلان کس ولی فقیه بعدی است.یا حتی خود شخص متوجه نور ولایت در قلبش شده واعلام می کند،بعد اهل خبره ای که شرایط فوق را دارند،شرایط اورا سنجیده وبه ادعایش پی می برند.

اما در مورد موضوع مجلس خبرگان باید گفت که،وظیفه ی او انتخاب ولی فقیه نیست،بلکه وظیفه اش بعد از شناخت ولی فقیه پشتیبانی از اوست.چنان چه مجلس خبرگانی بخواهد ولی فقیه را انتخاب کند،ثقیفه های زیادی پیش خواهد آمد.

ممکن است با خود بگویید،شما گفتید اگر ولی فقیه،یعنی به قول خودتان شخصی الهی، بر جامعه حکومت نداشته باشد،ظلم ها وخودکامگی ها به وجود خواهدآمد،پس چرا اکنون که ولی فقیه بر منصب حکومت است چرا ظلم ونابرابری وجود دارد؟

باید گفت در جامعه ای که داریم،قدرت به صورت کامل در دست ایشان نیست،بلکه ایشان نیز در چهار چوب قانون اساسی فعالیت خود را انجام می دهند،واین محدودیت های فراوانی را برای ایشان به وجود می آورد.چنان چه تا اکنون نیز ذره ای از این چهار چوب خارج نشدند،وگر نه مطمئن باشید اگر چنین اتفاقی افتاده بود،لحظه به لحظه دشمنان ما آن را  به صورت مقاله وفیلم و... به گوش همگان می رسانند که رهبر ایران بی قانونی کرده است.وجود دشمن خارجی نیز این مساله را تشدید می کند.

به امید حاکمیت کامل مسلم زمان ما یعنی امام خامنه ای بر همه ی امور تا رسیدن به ظهور حضرت بهار(عج).

مسلم زمانمان را تنها نگذاریم.

والسلام.

مصطفی شمس

  • مصطفی شمس