بسم الله الرحمن ارحیم
هنگامی که علوم انسانی فعلی را زیر ذره بین قرار می دهیم یاد آور وابستگی تمام قد خود در برابر متفکران غربی می شویم .نظریاتی که در ابعاد مختلف علوم انسانی داده شده است ما را کاملا وابسته کرده است ولی چه کنیم که آب در کوزه وما تشنه لبان می گردیم.قوانین بزرگ ووالایی را که اسلام عزیزبرای بشر تحفه آورده است وسرشار از نظریات هایی است که در باب علوم انسانی کاربرد فراوان دارد به غفلت سپرده شده است ودل وفکربه نظریات متفکران غربی سپردیم ودیدیم که از چاله ای به چاهی افتادیم.نظریاتی که در حال حاضر در علوم انسانی ارائه شده است گفته های همان فلاسفه ای است که خود در نفس های آخر عمرشان می گفتند ما خودمان هم نفهمیدیم که چه گفتیم ,ولی آدم هایی پیدا شدند که مرید آ نها شدند ودر پی اجرا کردن نظریات آن ها نظام طراحی کردندودر پایان هم آن را به اجرا در آوردند.ماکیا ولی در کتاب شهریار خود می آورد که آدم برای رسیدن به قدرت وجاه ومقام هر کاری می خواهد می تواند بر سر ملت در بیاورد ,بکشد,بزند,فتنه به پاکند ,جنگ درست کندو...اگر می خواهد به قدرت برسد چاره ای ندارد جز این که در منصب قدرت از وسیله ی دروغ ,تهمت ,نیرنگ,نفاق و...کمک بگیرد.حال آیا سیاست اسلامی ماهم قدرت طلبی را می پذیرد؟حاصل چنین سیاستی بر خواسته از چنین نظریاتی چه خواهد بود؟چه بر سر انسان ها می آید؟چه بر سر بشر می آید؟چه بر سر دنیا خواهد آمد؟اگر بخواهیم مصداقی برای کسانی که این نظریات را جز اعتقادات خود قرارداده اند ونسبت به اصول عقاید انقلاب اسلامی توجهی نمی کنند ناچار باید بگوییم احزاب سیاسی کشور ما تجلی همان نظریاتی هستند که در پی قدرت طلبی خود تمام ارزش های انسانی را زیر پا می گذاردند.تفحصی که در بعضی کتاب های متفکران غربی می زنی می بینی که بعضی از همین متفکرین از لحاظ روانشناسی مشکل داشتند ولی از اصحاب نظر شدند وتفکراتشان از گزاره های زندگی ما شد البته هدف آن ها از این نظریه ها سامان دادن به زنگی بشر بوده,برای سامان دادن به زندگی انسان بوده است حال چرا این ها باعث مشکلات فراوان امروز شده باید بگویم چرا این طور نباشد .عقلی که خالی از توحید وتقوا باشد عقلی که روح والای انسانی را در نظر نگیرد وبر استعداد هاوکمال جویی های انسان چشم بسته باشدوانسان را تک بعدی ببیندحاصلش دور از این مشکلات نخواهد بود.وقتی این نظریات بر انسان حاکم شد باعث می شود که انسان از بیرون مدیریت شود در حالی که در حکومت اسلامی انسان از درون مدیریت می شود به این معنا که انسان خودش بدون هیچ جبر وزوری قوانین را می پذیردالبته همه ی آن قوانین به رشد وتعالی او کمک می کنندوخود مجری داوطلب قانون خواهد شد ولی چنان چه انسان از بیرون مدیریت شود نتیجه اش این دوربین های مخفیی خواهد شد که در قدم به قدم خیا بان هاکار گذاشته اندتا مبادا انسان از قوانین سر پیچی کند .همه ی این ها به خاطر این است که انسان از بیرون مدیریت می شود,قلبش قوانین را قبول نکرده است.اما اگر در جامعه تقوا بر مردم حکومت کندومردم خود تقوا داشته باشندمردم خود مجری داوطلب قانون خواهند شدپس باید در علوم انسانی وارد شد ودر آن تحول لازم را ایجاد کرد.مثلا نظریه دادن برای تشکیل یک دولت اسلامی ,طراحی نظامی که در آن در کمال نظم اجتماعی که در جامعه است استعداد های بی پایان انسانی شکوفا شودوانسان تا جایی بالا برود که دیگر سقفی از آن بالا تر نباشد وانسان مقامش حتی از ملائکه هم بیش تر شود,طراحی نظامی که غایت آن یک دنیای اسلامی است اما مقدمه ی رسیدن به این مهم تشکیل یک دولت اسلامی است ,لکن ما هنوز به آن دست نیافته ایم.دولت اسلامی دولتی است انسانی زیرا که اسلام عین انسانیت است چه بگویی اسلامی وچه انسانی فرقی نمی کندکه اگر دولت اسلامی شود به تبع ایجاد آن عدالت در جامعه مستقر خواهد شد,تبعیض از بین می رود ,فقر به تدریج ریشه کن خواهد شد,عزت حقیقی انسانی برای مردم حاصل می شود,جایگاهش در روابط بین الملل ارتقا پیدا می کند وآثار دیگر که در حوصله ی این اوراق نگنجد.همه ی این موارد به علوم انسانی بستگی دارد.
والحمد لله
بسم رب العلی
1)به هوش باشید که آخرت به سوی ما می آید.دنیا وآخرت هر یک فرزندانی دارند.بکوشیداز فرزندان آخرت باشیدنه دنیا,زیرا در روز قیامت هر فرزندی به پدر ومادر خویش باز می گردد.
2) امروز هنگام عمل است نه حساب رسی وفرداروز حساب رسی است نه عمل.
3)ای بندگان خدااز سرایی کوچ کنیدکه سرانجام آن نابودی است مبادا آرزوهابرشماچیره گردنند.مپنداریدکه عمر طولانی خواهی داشت.
4)ای مردم باید دنیای حرام در چشم هایتان از پر کاه خشکیده وتفاله های قیچی شده ی دامداران بی ارزش تر باشد,از پیشینیان خود پند گیریدپیش از آن که آیندگان از شما پند گیرند.این دنیای فاسد نکوهش شده را رها کنیدزیرا مشتاقان شیفته تر از شمارا رها کرد.«خطبه 32»
بسم رب الباسط
گاهی انسان ها در مواقع مختلف می شود که از حالتی به حالتی تغییر می کنند.مثلا صبح
شاد است،ظهر ناراحت است،عصر عصبانی است.انسان ها در این مواقع در مقابل این
احوالات موضع می گیرند ودر صدد برخورد باآن بر خواهند آمد واصلا دوست ندارند این
طور باشند،گاهی اوقات باخود می گویند ای کاش من انسان بی خیالی بودم یا خیلی شاد
بودم.انسان دارای نواقص زیادی است که باید آن ها را رفع کرد،او یک سری عیب ها
دارد.انسان در این تغییر حالت ها احساس می کند دارد تنبلی می کند در حالی که تنبلی
با حالی به حالی فرق دارد.تنبلی چیز خوبی نیست ولی تغییر حالات انسان یک نعمت است
که خداوند به انسان هدیه کرده است.انسان وقتی در مراتب پایین است وشروع به فعالیت
خوبی در آن مرحله ی پایین می کند حالش خوب وقابل رضایت می شود چون فعالیت خوبی را
انجام داده است اما بعد از ساعا تی حالش گرفته می شود.همان طور که گفته شد انسان
داری عیبهایی است.در این حلت گرفتگی خداوند به انسان نشان می دهد که ببین تو این
نقص رو هم داری.این یک زنگ خطراست.این چیز خوبی است که انسان در صدد رفع این حجب
ونقص ها بر آید وبرایش رشد حاصل شود .بعد از این که این نقص از او برداشته شد
دوباره حالت خوبی به او دست می دهد که این نشانه ی این است که تو 1درجه رشد کردی.بعد
از ساعاتی خداوند از سر لطفش دوباره حال انسان را می گیردوعیب بعدی را که مانع رشد
ما بوده به انسان نشان می دهد.این نعمت بزرگی است.انسان به جای این که این حالت
گرفتگی وکرخی را بخواهد در بزخ وقیامت به سر ببرد در دنیا در صدد رفع آن برآید ودر
همین دنیا برزخ خود را طی کند تودر برزخ بدون معطلی وارد شود.این جا این سوال پیش
می آید که این عیب ها را چگونه رفع کنیم ؟در جواب باید بگویم این عیب هاوخلأ ها ی
در وجود خود را می توان با توبه،با زیارت نامه خواندن،به زیارت امام زاده ای
رفتن،تلاوت قرآن،با خواندن زندگی نامه هاوانواع کتاب آن خلأها را رفع کرد.نکته ی
دیگری که انسان باید در این حالات مورد توجه قرار دهداستقامت در این حالی به حالی
هاست این که بدانی در این احوالات من باید چه کنم؟باید چگونه عیبم را برطرف
کنم؟انسانی که از خدا می خواهداین فشار ها وحالت ها را نداشته باشددر واقع نمی
خواهد با عیب های خودش ،با خودش،روبه روشود.در حالی که انسان با ید به استقبال
چنین حالاتی برودواز خدا تحمل آن ها را بخواهد.انشاالله که خداوند چنین حالاتی را
به ما عنایت بفر مایدتا از عیب هایمان آگاه شده وآن ها را رفع کنیم وهمراه آن خودش
تحمل وحرکت در جهت رفع نواقص را به همه ی انسان ها عطا کند.
والسلام
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه
والنصروجعلنا من خیر انصاره واعوانه والمستشهدین بین یدیه
بنده هم تبریک می گویم میلاد عظیم امام عصر
علیه السلام روبه شما،همه ی ملت ایران وجامعه ی بشری وخداراسپاس گزارم که توفیق
داددراین جشن پرشکوه جوانان عزیز حاضرباشم .جشن حضرت علی اکبر علیه السلام یعنی
جشن روزجوان ،میلاد امام عصر علیه السلام ،حضوردرجمع جوانان مطالب فراوانی رابرای
بیا ن کردن به ذهن انسان متبادل می کند . 2،3تانکته ی کوتاه:نکته ی اول:انسان عزیز
ترین موجود هستی است.خداوند انسان رادربالاترین مرتبه خلق کرده است.،به اواستعدادی
داده است که بتواند آیینه وخالق همه ی زیبایی های عالم باشد ،به او این امکان
راداده است که با انتخاب آزاد به بالاترین قله های کمال برسد..خدا به انسان اجازه
داده است که از خاک تا خود خدا بالا برود به جایی برسد که هرکس در او نگریست خدا
را ببیند،خداراببیند،خدا راببیندوخدا راببیند.نکته ی دوم:انسان از اول بوده است
چراکه خدا از اول بوده است خدا از اول خالق بوده است از اول عالم بوده است انسان
هم به عنوان مخلوق ازاول بوده است وتا آخر خواهد بود اما زندگی انسان 3دوره ی
متفاوت دارد.یک دوره قبل از این جهان ما بوده ایم از اول ،از ازل ،ازروز ازل اما
چیزی برخاطرمان نیست بعد از این جهان هم خواهیم بود ،تاابد.بین این 2زندگی خدای متعال یک دوره ای را به انسان هدیه کرده است که در این دوره می
تواند بیافریند،حرکت کند ،شتاب بگیرد برای یک پرواز ابدی .دوره ی انتخاب ،دوره ی
اختیار این دنیاست.یک دوره ی محدود است،همه ی حیات این دوره نیست،امانقش زندگی این
دنیا درحیات جاوید انسان یک نقش بی بدیل است ،تعیین کننده وسرنوشت ساز است.60سال،70سال،20سال،100سال.همه
ی این 70،80سال هم یک جور نیست.باز این70،80سال هم 3دوره است.یک دوره ی کودکی
وتازه رسیدن به بلوغ وجوانی ویک دوره ی انتهایی ویک دوره ی جمع بندی وآرامش
وبالاخره حساب وکتاب کردن است. آن گل زندگی انسان دراین جهان دوره ی جوانی است.دوره ی جوانی دوره
ی امید است ،دوره ی نشاط است دوره ی عشق به زیبایی ها وخوبی هاست ،دوره آرمان ها وآرزوهای
بزرگ انسان است.دوره ای است که اگر انسان آرمان ها ووآرزوها ی خود را تثبیت بکند
بقیه ی عمل او درآن جهت خواهد گذشت .دوره ی جوانی دوره ی خود باوری است ،دوره ی
توانستن است،دوره ی تصمیم های بزرگ است ،دوره ی ساختن است ،دوره ای که هم به دوره ی قبل وهم به دوره ی بعد معنا ومفهوم می دهد.گل
زندگی انسان وزیباترین دوره ی زندگی انسان جوانی است.جوانی یعنی پاکی ،جوانی یعنی
نشاط،جوانی یعنی عشق به خوبی ها،جوانی یعنی خود باوری ،جوانی یعنی آرزوه های بزرگ
پاک .هرکس از دوره ی جوانی خوب استفاده بکند درواقع هر سه دوره ی زندگی ،قبل از
این دنیا وبعد از این دنیارا معنا ومفهوم داده است .برنده کسی است که دوره ی جوانی
را به خوبی بگذراد .همه ی زیبایی ها خوب و زیبا هستند اماوقتی در دوره ی جوانی
تجلی می کنند خوب تر وزیباتراند.پاکی همیشه زیبا است اما وقتی پاکی در جوان متجلی
می شود زیبا تر است.وقاروحیابرای همه خوب است،امادرجوان خوب تر وزیبا تر است.شجاعت
برای همه خوب است درجوان خوب تر وزیبا تر است.وفاداری،صداقت،عشق به انسان ها،خدمت
گزاری،افتخار آفرینی برای همه خوب است،زیباست اما برای جوانان خوب تر وزیبا تر
است.اتفاقات دوران جوانی اتفاقات ماندگار است،شیرینی اوبرای ابد درکام انسان ودر
کام جامعه می ماند.شما ببینید،من مثال می زنم:یک دانشمندما60سال،70سال تلاش می
کندبعد یک مقاله ی علمی بیرون می دهد،یک دست آورد بزرگ ،یک اختراع بزرگ ،همه خوش
حال می شویم ،کار بزرگی است ،زیبا است ،قشنگ است.اما هم زمان یک جوان مادریک عرصه
ی هنری وعلمی وورزشی روی سکو می رود ،تفاوت حالت مردم تفاوت عظمت کاراست.یک مسابقه
ی فوتبال است 93دقیقه تلاش می کنندوبعد یک جوان یک گل می زند 76میلیون به آسمان می
روند.یک جوان می رود روی صحنه وزنه می زند،می رود در والیبال ،درکشتی ودر ورزش های
گوناگون ،همه اش زیبا ست،همه اش انگیزاننده است ،همه اش حرکت بخش است .کار های
علمی در این کشورخیلی زیادمی شود اما چند جوان دور هم جمع می شوندتصمیم می گیرند
ایران را هسته ای کنند یک دفعه کل دنیا منفجر می شود ،تصمیم می گیرند ایران را
فضایی کنند یک دفعه کل دنیابه هیجان می آید،این خاصیت دوره ی جوانی است.نکته ی
سوم:عزیزان من همه ی ما خلق شده ایم برای قله.همه ی ما خلق شده ایم برای نمره ی
20.خدا نمی خواهد حتی یک نفر در دور ترین نقاط عالم ودر طول تاریخ یک سرسوزنی یک
صدم ،یک هزارم نمره اش از 20کم تر بشود این را خدا نمی خواهد.همه ی ما باید به
دنبال نمره ی 20باشیم.نمره ی 20 شایسته ی انسان است .شایسته ی همه ی جوانان
است.امابرای رسیدن به نمره ی 20خدای متعال راهکار هایی قرار داده است.برای رسیدن به خودش مسیری را
معین کرده است.معلوم است که انسان برای رسیدن به قله اولا نیازمند الگوست،نیازمند
کسی است که خود درقله باشد،20باشد.ثانیانیازمند کسی است که راهنما باشدوالا در این
غوغای دنیای مادی،دنیای هیجانات وافکار گوناگون وسلایق و وگرایشات وانواع
تمایلات،یکی خود خواه است،یکی بد اخلاق است،یکی قدرت طلب است،یکی توسعه طلب
است،یکی خجول است،یکی ترسواست ،یکی شجاع است،یکی نیم است،یکی 12 است،یکی
9است.انسان نیازمند راهنما است .راهنما باید چه کسی باشد؟باید کسی باشد که خودش در
قله باشد وانسان نیازمند راه است ،راه را باید بشناسد ،نیازمند یک ناصح مشفقی است
که عاشق او باشد،اورا دوست داشته باشد،به خاطر خودش دوست داشته باشد،نه به خاطر
چیز های دیگر،ما نیازمند کسی هستیم که ما را به خاطر خودمان ،به خاطر این که
انسانیم دوست داشته باشد،عاشق مطلق ما باشدوجز خوبی برای ما نخواهد.خب خدا ی متعال
چنین حقیقتی را وچنین بزرگی را برای ما قرار داده است،خلق کرده است ،او امروز هست،زنده
است،ما را می بیند،به عشق ما می سوزد،از غم های ما غصه دار می شودواز شادمانی ما
شاد می شود.هر چه نمره مان بالا می رود او شاد وخوشحال می شود .دلش برای ما می
تپد،اصلا به عشق ما زندگی می کند .او هست ،اوناظر است،او مظهر لطف خداست،مظهر رافت
خدا ست،مظهر عشق خدا به انسان هاست،مظهر علم خداست،مظهر همه ی زیبایی های هستی
است،مظهر خود خداست.ما که نمی توانیم خدا رادر یابیم .ما چه طور می توانیم خدا را
در یابیم؟ما مخلوقیم واو خالق است،اومحیط است مامحاطیم،اوآزاد مطلق است مادر اسارت
مخلوقیت ودنیاییم ،چه طور می توانیم خدا را دریابیم،خدا آیینه خلق کرده است.موجودی
را خلق کرده است که بتواند تجلی خدا باشد،تجلی اکمل واتم باشدکه هرکس به او نگاه
کرد خدا راببیند .او هست،عاشق همه است ،متعلق به همه است ،مال یک قوم وقبیله وگروه
ودسته وسلیقه نیست،مال این جغرافیا وآن جغرافیانیست،مال یک دوره ی خاص نیست،مال
همه است،همه ی انسان ها ، برای همه است همه ی انسان ها ، به فکر همه
است ، همه ی انسان ها.1270سال است که او در انتظا رماست .او در انتظار
ماست،ما منتظریم او بیاید ،او منتظر است که ما بیاییم خدا فرموده است ،عقل هم می
پذیرد ومی گوید که همه ی آرزوهای خوب انسان ها ،هر چه خوبی در ذهن ماست ،همه ی
بزرگی که می خواهیم به دست بیاوریم،همه ی عظمت هایی که می خواهیم به دست
بیاوریم،همه ی آرامشی که می خواهیم به دست بیاوریم ،همه ی عشق وامیدی که می خواهیم
به آن برسیم ،همه در حضور وراهبری وعنایت وحاکمیت آن یگانه هستی است.این با عقل قابل اثبات است.تازمانی که آدم هایی
که از درون خودشان آزاد نشده اند،آدم هایی که اسیر خود خواهی وخود پرستی وزیاده
خواهی های خودشان هستند،اسیر خودشان هستند، این ها حاکم باشند آن سعادت حقیقی محقق
نخواهد شد ،انسان به قله نخواهدرسید ،اصلا انسان ها آزاد نمی شوند .او باید بیاید
1270 سا ل است که او رااز دسترس انسان ها دور کرده اند اگر پیدا یش می کردند او را
می کشتند.او هست عزیزان من حتی اگر ما به فکر او نباشیم او به فکر ماهست.روز
میلادایشان بالا ترین وبزرگ ترین هدیه ی خدا به همه ی انسان ها است .افتخار می کنم
وبا صدا ی بلند به جهان اعلام می کنم که ملت ایران به خصوص جوان های عزیز امروز
ایران بهترین وپاک ترین ومومن ترین وبا نشاط ترین وبا اراده ترین وشجاع ترین جوان
های تاریخ وجوان ها ی جغرا فیا هستند .جوان هایی که در هر عرصه ای وارد می شدند
ومیدان پیدا کردند درخشیدند وافتخار آفریدند وملت خودشون وجامعه ی بشری را عزیز
کردند من می خواهم بگویم ما با افتخار به جوان های مان افتخار می کنیم ودست تک تک جوان
هایمان رامی بوسیم وبرای رسیدن به آ ن آینده ی درخشان چشم امید به جوانان خوب این
سرزمین داریم.بعضی ها خیال می کنند با تحولات سیاسی این دوره ها تمام می شود .خیر
من می خواهم به دنیا اعلام بکنم با وجود بیش از 30میلیون جوان ایرانی امروز برای ملت ایرن تازه آغاز راه است واین
جوان ها به فضل الهی ایران را بر بام افتخار جهان خواهندنشاند .بله مشکلات هست ،موانع
هست،کار شکنی ها هست ،خودخواهی ها هست ولی من ایمان دارم جوانان ایران زمین با عشق
به خدا وعشق به امام زمان علیه السلام همه ی موانع را از پیش پا برمی دارد وقطار
عزت وپیشرفت ملت ایران را به مقصد نهایی خواهند رساند.من ایمان دارم که جوانان ایرانی از اولیه ها وبهترین
ها ووفا دار ترین ها ی یاران امام زمان اند وپرچم او را در جهان به اهتزاز در
خواهند آورد .امید وارم هر لحظه وهر روز اخبار افتخار آفرینی جوانان عزیز را بشنویم
.موفق وسر بلند باشید.
والسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
«گلچین سخنان احمدی نژاد»
* وقتی از عظمت ملت ایران سخن میگویم به معنای نژادپرستی و قومگرایی نیست، زیرا یکی از ویژگیهای ملت ایران در طول تاریخ این بوده که هیچگاه رابطه خود را با سایر ملل براساس نژاد، ملییت و عقیده پایهگذاری نکرده است.
*زیباترین سنتهای انسانی در ایران پایه گذاری شده است.
*دولت از ابتدای فعالیت خود با یک نظر جامع، روش و برنامه عملیاتی کار خود را شروع کرد و حتی یک روز یا ساعت طی این ٨ سال اتفاق نیفتاده که ندانیم چه کاری را باید انجام دهیم.
*این دولت بدون انقلاب بی معناست و باید برای تحلیل عملکرد آن در ٨ سال گذشته به اصل انقلاب بازگردیم.
*پاسخ روشن است؛ ما به دنبال یک تحول عظیم و حکومت آرمانی هستیم و نظام ، حکومت و انقلاب اسلامی بدون آرمان های الهی و انسانی بی معنا بوده و ارزش فداکاری ندارند.
*انقلاب برای دستیابی به دو هدف مهم شکل گرفت؛ اول آزاد کردن و نجات انسانها و رساندن آنها به کمال و شکوفایی و دوم برپایی جامعه ای پیشرفته، مقتدر و سرشار از عدالت، پاکی و زیبایی در ایران وجهان و اینها اهداف روشن انقلاب اسلامی بوده که به هیچوجه آرمان گرایانه و ایده آلیستی نیست، بلکه در متن جامعه و با اهداف روشن تعیین شده است.
*اگر از فرصت ها به درستی استفاده نشود، تبدیل به تهدید خواهند شد.
*خاستگاه انقلاب اسلامی را کشور ایران باید دانست که عظمت انقلاب در ماندگاری آن است.
*هر مکتب و آرمان زمانی فرصت اثرگذاری عمیق دارد که ملتی با فرهنگ متعالی، با قوام، ادیب و آشنا به مفاهیم و مبانی انقلاب پشت آن باشد و در غیر این صورت هرگز شانس ماندگاری ندارد.
*هنگامی که ملتی مانند مردم ایران با سابقه تاریخی خود که همواره عدالت طلب، کمال جو و به دنبال مهربانی بوده و هرگز سلطه طلب و زیاده خواه نبوده است و حتی در شرایطی که حکومت ها با خواست ملت همراه نبوده اند، به دنبال سعادت بوده، به استقبال از پیام پیامبران رفته و هرگز بت پرست نبوده، پشت سر انقلاب قرار دارند، مسلماً این انقلاب، انقلابی عظیم خواهد بود.
*روزگاری ملت ایران جهان را مدیریت کرده و امروز استعدادهای شگرف انسانی ایرانیان در بیشتر نقاط جهان آثاری از خود برجای دارد.
*ملت ایران پشتوانه علم،اندیشه و هنر در جهان بوده و باید پشتوانه حرکت عظیم الهی باشد.
*ایران پیشرفته و مقتدر میتواند در مناسبات جهانی اثر گذار باشد.
*با تکیه بر ایران مقتدر میتوان پرچم ارزشهای الهی را در جهان برافراشت و نظم الهی و انسانی را جایگزین نظم ظالمانه موجود کرد.
*امروز در دنیا یک قطره علم و دانش را به قیمت استقلال یک ملت میفروشند اما در دوره درخشانی که ملت ایران سرآمد دانش و فناوری بود، علم خود را به رایگان در اختیار سایر ملتها قرار میداد.
*زمانی که حضرت زرتشت قیام کرد، ملت ایران یکپارچه به او پیوست و همینطور زمانی که قرار بود حضرت عیسی(ع) بیاید و وقتی شنید آخرین پرچمدار رسالت، پیامبر خاتم(ص) قرار است بیاید، به استقبال آنها رفت.
*ایرانیان از ابتدا میدانستند که مسیر حرکت انسان، کمالی است و جامعه انسانی باید به سمت یک میعادگاه و نقطه موعودی حرکت کند که در آن نقطه همه انسانها احساس آزادی و کرامت کنند.
*ایرانیها از هزاران سال قبل در انتظار بهار انسانی و بهار عدالت هستند، نقطهای که انسانیت همه انسانها جوانه زند، شکوفه کند و به بار نشیند.
*باور دارم اگر خاستگاه انقلاب اسلامی هر نقطه دیگری غیر از ایران بود، اصلاً انقلاب شکل نمیگرفت.
*انقلاب اسلامی حاصل سالها تلاش و مجاهدت یک ملت و انبیاء و صالحان است، معتقدیم با تکیه بر توان ملت ایران میتوان اقدامات بزرگی انجام داد.
*علاوه بر ساختن ایران، اصلاح جهان مأموریت بزرگ دیگری است که بر عهده این ملت قرار دارد.
*برخی تصور میکنند که ساختن ایران و اصلاح جهان دو موضوع جدا از هم است اما معتقدیم که بدون اصلاح مناسبات جهانی نمیتوانیم ایران را به جایگاه شایسته خود رساند چرا که امروز هیچ کشوری نمیتواند بدون ارتباط با دیگران کاری از پیش ببرد.
*حتی اگر بخواهیم بدون ارتباط با دیگران تنها به فکر پیشرفت و ساختن کشور خود باشیم، نظام استعماری حاکم بر جهان اجازه این کار را نخواهند داد؛ چرا که آنها نمیخواهند هیچ کشوری الگو شده و دارای اقتدار باشد.
*ایران باید پیشرفتهترین، آبادترین و به عنوان الگو مطرح باشد.
*برخی تصور میکنند، دورانی که ایران تقریباً همه دنیا را اداره میکرد، تنها به زور شمشیر و کشورگشایی توانسته بود به این مهم دست پیدا کند، اما حقیقت این است که در آن دوران آنچنان وجه فرهنگی ملت ایران بالا بوده، که سایر ملتها با اشتیاق به سمت آن میآمدند.
*معیارهای جامعه نمونه از منظر ما جامعهای است که در آن توحید و خداپرستی حاکم باشد، چرا که همه زیباییها و خوبیها در طبع توحیدی شکل خواهد گرفت.
*از دیگر موضوعاتی که دولت در داخل کشور مورد توجه قرار داده این است که زندگی و کار باید برای خدا بوده و فرصتهای تعالی در اختیار همگان باشد تا با وجود عدالت، فقر و تبعیض در جامعه نباشد.
*عدالت باید علاوه بر اینکه توسط اقشار گوناگون و آحاد ملت حس شود، باید در عمق تصمیمگیریها و عملکردها نیز حضور داشته باشد.
*ایران باید در تمامی عرصهها مقتدر و پیشرفته باشد چرا که کشوری ضعیف هرگز نمیتواند ارزشهای الهی را در دنیا منتشر کند.
*باید مراقبت کنیم تا اخلاص و کار برای خدا و کار و تلاش خستگیناپذیر جای خود را به دیگر معیارها و اقدامات مادی ندهند و در این راستا معیار سنجش مردم هستند.
* معتقدیم مردم صاحب اصلی کشور و حکومت بوده و باید اراده آنها در تمام امور حاکم باشد و تجربه نیز نشان داده که هر جا اراده مردم به صحنه آمده برآیند آن مثبت بوده است.
* باور من این است، در هر جای دنیا اگر فرصت انتخاب آزاد و رقابت برابر به مردم بدهیم، تودههای مردم حتی در اروپا و آمریکا به آرمانهای الهی و انسانی رأی خواهند داد.
* عشق به مردم و پایبندی به حقوق اساسی آنان جزو اصول دولت نهم و دهم بوده است.
* اندیشه ملت ایران، والاترین اندیشههاست و اگر میخواهیم در مناسبات جهانی جایی برای خود باز کنیم، باید اندیشه، فکر و برنامهای جدید و ارزشمندتر به بشر ارائه دهیم.
* عدالت و آزادی از اصول و مبانی دولت های نهم و دهم
* تحقق همه آرمانها و ارزشها در گرو پافشاری بر عدالت است و این یک شعار سیاسی نیست که بخواهد به عنوان تابلوی حزبی در جامعه مطرح شود.
والسلام
به نام خدا
آوای خرد..........بهمن شریف زاده
مواجهه ی مدیران دین باور ودین مدار نظام جمهوری اسلامی ایران بامردم جهان به٣دسته تقسیم می شود: ١-مواجهه ی کسانی است که با تکیه وتاکید بر مبانی دینی خویش وبدون تعدی از آن ها ،دیگر باور ها را سلب می کنند وزبان به نقد ونفی دیگران می گشایند. این دسته اغلب از دیگران فاصله گرفته واز پذیرش ایشان خود داری می کنند وآستانه ی تحملشان به مواجهه با هم باوران خویش محدود می شود از این رو در انزوای خویش می مانند وتوفیق ورود شایسته به عرصه های جهانی را نمی یابند.
٢- مواجه ی کسانی است که ضمن پایبندی به مبانی دینی خویش به دلیل احترام وارزشی که برای دیگر انسان ها قائل اند به دنبال راهی برای ایجاد ارتباط با ایشان اند .پس از مهم ترین برنامه های اینان پیوند و ارتباط باانسان هاست که در این روابط حتی ممکن است از مواضع خویش تجاوز کرده وبه سمت وسوی دیگر بروند.
٣-مواجه ی کسانی است که نسبت به مبانی دینی خود سخت استوار وپایبند اند ولی بااین حال آغوششان بر همگان باز است وبا هر باوری که باشند آن ها را پذیرا هستند زیرا آن ها را واجد فطرتی حقیقت جو وکمال طلب می دانند که خواهش درستی وراستی دارند برای همین می توان دستشان را گرفت واز خطا نجات داده .
گروه اول متحجرانی هستند که با رفتن به انزوا رو به محو ونابودی هستند .گروه دوم متجددانی هستند که در مدیریت دیگران هضم وحل شده وتوفیق مدیریت دینی نخواهند داشت وگروه سوم گروهی که با شعار وشعور دین بر دل های جهانیان تصرف یافته ودل ها را مجذوب فرهنگ متعالی دین نموده ودر مدیریت جهانی توفیق می یابند .دقت وتامل در رویکرد فرهنگی و مدیریتی دولت عدالت محور محمود احمدی نژادبه خوبی نشان می دهد که دولت وبه خصوص شخص رئیس جمهور واجد شاخه های گروه سوم است ،آن ها با تاکید به مواضع سیاسی- اجتماعی دینی خود آغوش بر مردم جهان گشوده وآن ها را به عشق،راستی،عدالت ودرستی فرا خوانده وایشان را با توجه به داشتن فطرتی پاک مورد خطاب قرار می دهند .این گروه هر گز از مردم جهان روی بر نگردانده وآن ها را گرامی می دارند.
والسلام
به نام خدا
جدال فرعون با شیطان
فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی می کرد.روزی مردی نزد وی آمد ودر حضور همه خوشه ی انگوری به او دادوگفت اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.فرعون یک روز از او فرصت گرفت .شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیاندیشد.همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خواب گاهش را به صدا در آورد.فرعون پرسید کیستی؟ناگهان دید که شیطان وارد شد .شیطان گفت خاک بر سر خدایی که نمی داند پشت در کیست.سپس وردی بر خوشه انگور خواند وخوشه ی انگور طلا شد بعد خطاب به فرعون گفت:من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آن وقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت : چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خداوند رانده شدی؟شیطان پاسخ داد : زیرا می دانستم که از نسل او همانند تو به وجود می آیند.
«کتاب انسان وشیطان»
بسم الله الرحمن الرحیم
«سیاسی-فرهنگی-دینی»
*ماآمده ایم دردنیا تا قیمتی زندگی کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم.
*جهان اسلام هیچ وقت از بیرون ضربه نخورده،اگر هم ضربه خورده از نفاق خورده است.
*اسلام بهترین تمدنی است که هیچ لطمه ای به طبیعت نمی زند.
*غرب اگر برنامه ای برای زندگی انسان داشته باشد برای بدن انسان برنامه دارد،بدون در نظر گرفتن روح انسان.بعضی از متفکران غربی می گویند چون روح رانمی شناسیم به آن کاری نداریم،ولی اسلام هر دو را در نظر گرفته،یعنی هم بدن وهم روح.
*اصول گرا یعنی گرایش به اصول اسلام«این معنای اصلی اصول گرایی است»
*عالم عقل عالم قیامت ماست.
*راه رشد عقل پیروی از پیامبران وحق است.
*کسی انقلاب می کند که فهمیده باشد اسلام کامل است.
*کسی که اسلام ناب را فهمیده باشد در هر جا که نقصی ببیند می خواهد تحول ایجاد کند.
*کار فرهنگی یعنی تربیت اسلامی.
*هر انسان محوری امانیزم نیست اما امانیزم انسان محوری است.
*گرسنگی شهوت را از انسان دور می کند.
*امانیزم بشری است که می گوید من می توانم در طبیعت تصرف کنم.حتی فرعون که خود را خدا می دانست در طبیعت دست نبرد.
*یکی از علما می گفت به هیچ طریق نمی شود نفس را مهار کرد الا با گرسنگی.
*باادب کسی است که مودب به آداب الهی باشد.
*اسلام یک دین فطری است وحکومت اسلامی هم قوانینش فطری است.
*قوانین اسلام انسان را از درون مدیریت می کند ولی در غرب انسان از بیرون مدیریت می شود.
*همه ی وزارت خانه ها باید در خدمت آموزش وپرورش باشند چون آموزش وپرورش انسان تربیت می کند.
*رنگ بنفش رنگ شیطان است.
*حزب کارگزار:اسلام برنامه ی حکومتی ندارد وباید غربی شویم.
*اسلام عین انسانیت است،اسلامی یعنی انسانی.
*تمدن=تمام روابط انسان یاتمام چیز هایی که انسان با آن درگیر است.
*بعضی هامی گویند اسلام برنامه ی حکومتی ندارد،اینکه هیچ،بعضی ها می گویند اسلام برنامه ی حکومتی دارد ولی نمی شود اجرا کردولی این هم درست نیست چراکه به همان نسبت که می شود به قوانین بشری عمل کرد به همان نسبت هم یا بیشتر می شود به قوانین الهی عمل کرد.مثلا انسان به همان نسبت که می تواند دروغ بگوید به همان نسبت هم می تواند دروغ نگوید.
*احادیث وروایات ما باید تبدیل به قانون شود.
*اندیشه های امام خمینی به دل انسان می چسبد چون با فطرت انسان سازگاراست.
*میوه ی تمدن اسلامی انسان است ومیوه ی تمدن غرب تکنولوژی .
* هرچه ایمان انسان زیادتر باشد پرخوری نمی کند.
*انقلاب اسلامی حاصل وآرزوی مجاهدت های پیامبران است.
*عقیده ی متحجران این است که ما انقلاب کردیم وحکومت اسلامی شد وتمام،دیگر ماکاری نداریم.
والسلام
دکتر « محمود احمدینژاد » :هنر حکومت آن است که آحاد مردم را توانمند و قوی کند
دکتر « محمود احمدینژاد
» بعدازظهر امروز سهشنبه ٢٠/٣/١٣٩٢در مراسم افتتاح و آغاز عملیات احداث چند پروژه
زیربنایی و خدماتی در ایلام با تاکید بر این که باید ایران را بسازیم، گفت: تاکید
بر ساختن ایران فقط به معنای آن نیست که باید ایران را به لحاظ فیزیکی بسازیم بلکه
معنای آن این است که باید یک جامعه
متعالی و رشد یافته بسازیم، همان جامعهای که پیامبران برای ساختن آن آمدند و
انسان خلق شد تا چنین جامعهای برپا نماید.
احمدی نژاد با اشاره به این که موضوع
اصلی آفرینش انسان است، اظهار داشت: خداوند انسان را عزیز و با
کرامت خواسته و اگر بخواهیم جامعهای سعادتمند بسازیم که در آن اندیشههای متعالی
مستقر شده باشد نیازمند برخورداری از انسان های توانمند هستیم؛ چرا که انسان های
ناتوان نمیتوانند نقش آفرینی مثبت و سازندهای در جامعه داشته باشند.
وی تصریح کرد: اگر به جوامع سرمایه داری نگاه کنیم خواهیم دید که انسان های
اثرگذار در این جوامع تعداد محدودی هستند و تودههای مردم در اداره جوامع نقشی
ندارند.
رییس جمهوری افزود: به اروپا نگاه کنید که مردم چگونه به ستوه آمدهاند و هر روز
به این وضع اعتراض میکنند اما چون
انسان های قوی و توانمندی نیستند و ضعیف نگه داشته شدهاند، نمیتوانند
کاری از پیش ببرند چرا که همه جایگاههای
قدرت ، ثروت و ظرفیتها در اختیار عده محدود و قلیلی قرار دارد.
احمدی نژاد افزود: حتی اگر همه جمعیت یکی از این جوامع خواستار تغییر وضع موجود
باشد این خواسته محقق نمیشود، چرا که همه امکانات در این جوامع در اختیار عدهای
محدود قرار دارد و هر چه که آنها اراده کنند، همان میشود. در جوامع کمونیستی نیز
وضع به همین منوال و بلکه بدتر بود.
وی ادامه داد: تمام پیامبران مبعوث
شدند تا انسان ها را بالا کشیده و تک تک آنان را قوی کنند تا بتوانند روی پای خود
ایستاده و سرفراز باشند.
رییس جمهوری گفت: نگاهی به جهان بیندازید، قریب هفت میلیارد نفر جمعیت جهان از
وضع موجود ناراضی هستند اما عدهای محدودی اداره جهان را در اختیار خود گرفته و
ثروت همه ملتها را چپاول میکنند و کسی هم نمیتواند در مقابل آنها کاری از پیش
ببرد.
احمدینژاد تاکید بر عدالت را ناشی از این مساله دانست که عدالت بهترین فرصت برای توانمند شدن تک تک آحاد
جامعه است و اظهار داشت: البته برقراری عدالت سختترین بخش اجرای ماموریت حکومتهاست و همواره مقاومت
در برابر آن بسیار زیاد بوده است اما پافشاری بر عدالت به معنای پافشاری بر کرامت
انسان ها و ایجاد فرصت برای بزرگ شدن و توانمندی همه افراد جامعه است. رییس
جمهوری با بیان این که پیامبر گرامی اسلام برای تک تک افراد جامعه دل میسوزاند و
برای رشد و تعالی آنها وقت می گذاشت، تصریح کرد: این که بگوییم ما برنامه ریزی
کلان می کنیم و همه چیز درست می شود، مطلب صحیحی نیست بلکه باید برای همه افراد به
اندازه خودشان وقت گذاشت چرا که تک
تک افراد جامعه عزیز هستند و اگر کسی عزیز نبود ، ارزش خلق شدن نداشت، خلق نمیشد.
احمدینژاد گفت: منظور از ساختن
کشور، تلاش برای استقرار حیات طیبه، جامعهای سعادتمند، سرشار از محبت، رفاه و
امنیت خاطر است و جامعهای به چنین جایگاه و سطحی میرسد که در آن تک تک افراد و
انسان ها متعالی و بزرگ شوند. رییس جمهوری خاطرنشان کرد: سلسله
پیامبران و صالحان در پی تحقق عدالت بودهاند و در مقابل، شیاطین نیز هر کجا که
نسیمی از عدالت وزیده در برابر آن بسیج شدهاند چرا که اگر عدالت در جایی مستقر
شود دیگر حرف آنها خریدار نخواهد داشت.
احمدینژاد تاکید کرد: عدالت زمانی
محقق خواهد شد که جامعه بشری به نقطهای برسد که دست خود را در دست عدالت گستر
آسمانی بگذارد و آن روز، روز پایانی شیاطین و روز نجات انسانهاست.