من ماهی
بسم الله الرحمن الرحیم
روح انسان خاکی,از روح اصلی گرفته شده است.برای درک بهتر این نکته شما را به یک آزمایش ساده که البته نیاز به انجام آن نیست دعوت می کنم البته همین که تصور کنید برای من بس است.
وسایل مورد نیاز:لامپ,تعدادی شیشه«البته شیشه ی خانه ها»,برق,2چشم باز,دقت.
مراحل کار:لامپ را روشن کنیددر این حال می بینید که منبع نور لامپ است.حال می آییم شیشه ها راجلو ی نور البته, با فاصله می گیریم.وقتی 2چشمتان را باز می کنید می بینید که از منبع نور تا تا پایین وتا نور بیاید از شیشه ها گذشته وبه زمین برسداز مقدار نور کم شده است.روح انسان هم که در زمین زندگی میکند همان نور است که از بالا به پایین آمده است واز مقدار نورش کم شده است.در این حالت است که می گوییم روح انسان از همان اول موحد است.
در کوچه ها وخیابان ها ,از داخل خانه ها, در بازار میان مردم که گذر می کنی ,از میان دانشگاه ها ودبیرستان ها که می گذری,در بین افراد فامیل,از پسر خاله گرفته تا خود دختر خاله,همه را مشغول کاری می بینی.مادری را می بینی که ماه به ماه طلای در دستش دلش را می زند واز آن گی های سه پیچ به شوهرش می دهد که من می خواهم طلای دستانم را عوض کنم تا باآن چشمان خواهر شوهرم را در بیاورم.پسری را می بینی که هر روز مدل موهایش را با مد روز محله مطابقت می دهد,امروز مدل سون فردا مدل بوکسری پس فردا آلمانی محرم مدل چپ نیمه ی شعبان مدل سیخ.یادختری را می بینی که....«از گفتن آن معذورم»انگار همه به دنبال گمشده ای می گردند.همه به دنبال سوزن خود در انبار کاهند.اما گمشده ی ما سوزنی نیست که نتوان آنرا پیدا کرد.فرق ما آدم ها باکسی که سوزنش را در انبار کاه گم کرده است در آن است که ما مانند ماهی ای هستیم که که در آبی هستیم ودر همان حال به دنبال آب می گردیم.آب همه ی زندگی مارا فرا گرفته است.در میان ما چه کسی است که قدر آب را بداند؟.مگر هوا برای ما ماهیان آب می شود.مگر دنیا برای ما خدا می شود.
تمام
یاعلی مدد
- ۹۲/۰۹/۱۳
راستی سلام
و اما بعد...
متن رو خوندم خیلی فاز داد، ایول، ماشالله، آفرین، باریکلا و الی آخر!
خارج از شوخی خیلی زیبا بود احسنت.
موفق باشی.