مظلوم مقتدر2
١)بین علم وتکنولوژی وفرهنگ تفاوت وجود دارد.البته علم یکی از شاخه های فرهنگ است. اما فرهنگ یک ملت عبارت است از:باور ها ،ذهنیات،ایمان هاوسنت هاو آداب ورسوم ها یک کشور.البته مادر همه ی این جهات از غرب جلوتر هستیم البته اغراق گویی نکنیم ،غربی هادربعضی از شاخه های فرهنگ از ما جلوتر هستند.
٢)بنده اصرار دارم درمحافل تصمیم گیر نظام جمهوری اسلامی روی مقوله ی فرهنگ توجه شود.ماباید ببینیم فرهنگ چه تاثیری درسرنوشت یک ملت دارد.فرهنگ همان عقاید وخلقیات فرد وجامعه است.رفتارهای جامعه ،فرهنگ عمومی وفرهنگ ملت هستند،برخاسته از همان عقاید،یعنی مردم براساس همان عقاید رفتار می کنند.(پس عقیده ها راباید درست کرد که مردم براساس آن رفتارکنندوآن رفتارها بشود فرهنگ عمومی جامعه وملت .)ریشه ی فرهنگ عبارت است از برداشت هرکس از عقاید ودین خود.خلقیات اجتماعی رفتار های اجتماعی رابه وجود می آورد.برخی از خلقیات اجتماعی که تعیین کننده اند عبارت اند از :غرور ملی ،عزم واراده ،احساس توانایی،احساس قدرت برانجام عمل وسازندگی ،انضباط،نشاط،همکاری ومشارکت.این هادرسرنوشت یک ملت تعین کننده هستند چون این خلقیات رفتارها را ایجاد می کنند که این رفتارها فرهنگ عمومی کشور ملت می شود.دغدغه های فرهنگی ناشی از دغدغه نسبت به انسانیت انسان هدف متعالی او وآنچه که باید به آن برسداست.اگر در کشوری بامحصولات فرهنگی ناسالم،فکرناسالم،رفتار ناسالم،اخلاق ناسالم،رسانه های ناسالم،کتاب ناسالم اگر باکج روی ها همراه شود عقاید مردم را سست می کند،
این فرآورده ها فرآورده های ضد انسانی اند ومقابله باآن بایدباانگیزه دفاع از انسانیت انسان باشد .نگاه ما به فرهنگ این گونه است.
والسلام
- ۹۲/۰۵/۲۰