آشتی باخدا

آشتی باخدا

استاد طاهرزاده

1)ریشه ی همه ی پوچی ها این است که انسان فکر کند خودش برای رسیدن به هدفش کافی است که در این حالت باید از پرتوی وجود خدا استفاده کند.

2)دل بستن به غیرخدایعنی دل بستن به پوچی ها.

3)هرگونه گرایش به غیر خدا اضطراب آور است.

4)امام صادق فرمودند :هرکس دل بستگی به دنیاپیدا کند دلش سه خصلت پیدا می کند:1اندوهی که به او سودی نمی رساند2آرزویی که به آن نخواهد رسید3امیدی که به دست نخواهد آورد.

5)درمتن قرآن آمده که هرکس دل به غیر خدا ببندد از نظر اخلاقی کافر است پس کسی که دل به پوچی ها ببندد حقیقتا کافر است.

6)امام صادق فرمودند:مَثَل دنیا مانند آب شور دریا است تشنه هرچه از آن می خورد بر تشنگی او افزوده می شودتا آنگاه که اورامی کشد.

7)دنیا از آن جهت که دنیا است یک نحوپوچی به همراه دارد چون 1یادست نیافتنی است ویا2زوداز دست می رود وبه دنبال آن یاس هم می آید.

8)اگر کسی خدا در زندگی اش نقشی نداشته باشد پوچی هایش رادرست تفسیر نمی کند مانند نوری که روی دیوار می افتد ،نور اصلی خورشید است ونور روی دیوار از نور خورشید گرفته شده است ،دیوار که از خودش نور ندارد.

9)اگر کسی بخواهد باغیر خدا آرامش یابدهمیشه بی قرار وبی آرامش است«دقت شود»

10)آن چه که باعث بی خداشدن انسان می شود جلوه وزیبایی ظاهری دنیا وپوچی هااست.

11)عمر بی حاصل به جهت بی ایمانی است.

12)ایمان راه  رسیدن به غنی مطلق وغنی شدن است وچون بی ایمانی جدایی از غنی مطلق است عین فقیر شدن می باشدو بشر دچار افسردگی وپوچی می شود.

13)راه نجات از پوچی ها ویاس یک زندگی عادی نیست بلکه باید این رابداند که دل او خدا رامی خواهدوبس.

14)مشغول دنیا شدن و غفلت از خدا مانند این است که یک آدم تشنه به جای این که از آب داخل کوزه خودرا سیراب کند به نقش ونگار روی کوزه خیره شود وبخواهد از آن طریق خود را سیراب کند.

15)تنها راه از بین بردن افسردگی ارتباط باخداست.

16)در واقع غذای وجود انسان چه بخواهد وچه نخواهد دینداری است.

 

نکاتی از 10نکته از معرفت النفس استاد طاهرزاده

نکاتی از 10نکته از معرفت النفس استاد طاهرزاده

1)دلایل اسباط خدا هیچ ربطی به خداشناسی ندارد(توضیح داده می شود).

2)ما اگر ندانیم دنبال چه چیزی هستیم هرچه می بینیم فکر می کنیم این همان است که ما می خواستیم ومی گوییم (هذا ربی)

3)موفقیت هر اندیشه ای به اندازه ی کشف خودش بوده است. آن ها به همان اندازه که خود رامی یابند وچیزی را به عنوان نه خود را جای خود نگیرند جلو افتاده اند.

4)به نظر شما علم به معنی خدا چه قدر خداست؟  ماثابت می کنیم هیچی نیست .مثلاً ما وقتی علم به تری آب داریم چه قدر تر می شویم ؟هیچی .اما ارتباط با تری یک ذره اش هم تر است.

5)آیا خدادانی همان خداداری است؟ما وقتی خدارامی دانیم هیچ ارتباطی با خود خدا نداریم وآن مثل یک آدرس است که حکایت از وجود جایی می کند.خدای درذهن ما که خدا نیست ،معنای خدا است.

6)یکی از نزدیک ترین واقعیت ها به ما خودمان است.

7)همه ی ادراکات ما(شنیدن ،دیدن،فکر کردن و...)مربوط به «من» یاروح انسان است.

8)مااگر خواستیم خودمان را ارزیابی کنیم باید شرایطی را کشف وایجاد کنیم که در آن جا خودمان را بدون مانع ببینیم .مثلا ما وقتی می خواهیم روی این آزمایش کنیم که «آب در 100درجه سانتی گراد به جوش می آید»آزمایش وارزیابی کنیم باید آبی را انتخاب کنیم  که مقطر باشد وگچه وچیز های دیگر اضافه نداشته باشد.این جا است که بزرگان خواب را به میان می کشند .مادر خواب می توانیم خودرا ارزیابی کنیم.

9) ماوقتی خواب می بینیم که ماشینی دارد به ما می زند و مااز ترس به پیاده رو پناه می آوریم این جا یک سوال پیش می آید که آن که در خواب بود چه کسی بود ؟خب جواب می دهید خودم بودم حالا یک سوال دیگر:آن که در رختخواب بود که بود ؟خب جواب می دهید خودم ویک سوال دیگر این که :آن که درخواب بود چه قدر از خودتان بود ؟خب می گویید همه ی خودم.پس حالا ما یک نتیجه می گیریم که«تن انسان هیچ نقشی در بودن انسان ندارد .تن درحقیقت انسان دخالتی ندارد .زیرا من بدون بدنم هم هستم مانند خواب که بدن در رخت خواب بود وروح من در خیابان سیر می کرد.» پس من انسان هست چه با تن چه بی تن واین تن درحقیقت من انسان که همان روح باشد دخالتی ندارد .مانند مثال آب که آب چه 20درجه باشد،وچه60درجه باشد درحقیقت تری آب تاثیری ندارد.

 

مظلوم مقتدر2

_{نکته های ناب.......فرهنگ......امام خامنه ای}

_{١)بین علم وتکنولوژی وفرهنگ تفاوت وجود دارد.البته علم یکی از شاخه های فرهنگ است. اما فرهنگ یک ملت عبارت است از:باور ها ،ذهنیات،ایمان هاوسنت هاو آداب ورسوم ها یک کشور.البته مادر همه ی این جهات از غرب جلوتر هستیم البته اغراق گویی نکنیم ،غربی هادربعضی از شاخه های فرهنگ از ما جلوتر هستند.}

_{٢)بنده اصرار دارم درمحافل تصمیم گیر نظام جمهوری اسلامی روی مقوله ی فرهنگ توجه شود.ماباید ببینیم فرهنگ چه تاثیری درسرنوشت یک ملت دارد.فرهنگ همان عقاید وخلقیات فرد وجامعه است.رفتارهای جامعه ،فرهنگ عمومی وفرهنگ ملت هستند،برخاسته از همان عقاید،یعنی مردم براساس همان عقاید رفتار می کنند.(پس عقیده ها راباید درست کرد که مردم براساس آن رفتارکنندوآن رفتارها بشود فرهنگ عمومی جامعه وملت .)ریشه ی فرهنگ عبارت است از برداشت هرکس از عقاید ودین خود.خلقیات اجتماعی رفتار های اجتماعی رابه وجود می آورد.برخی از خلقیات اجتماعی که تعیین کننده اند عبارت اند از :غرور ملی ،عزم واراده ،احساس توانایی،احساس قدرت برانجام عمل وسازندگی ،انضباط،نشاط،همکاری ومشارکت.این هادرسرنوشت یک ملت تعین کننده هستند چون این خلقیات رفتارها را ایجاد می کنند که این رفتارها فرهنگ عمومی کشور ملت می شود.دغدغه های فرهنگی ناشی از دغدغه نسبت به انسانیت انسان هدف متعالی او وآنچه که باید به آن برسداست.اگر در کشوری بامحصولات فرهنگی ناسالم،فکرناسالم،رفتار ناسالم،اخلاق ناسالم،رسانه های ناسالم،کتاب ناسالم اگر باکج روی ها همراه شود عقاید مردم را سست می کند،}

_{این فرآورده ها فرآورده های ضد انسانی اند ومقابله باآن بایدباانگیزه دفاع از انسانیت انسان باشد .نگاه ما به فرهنگ این گونه است.}

_{والسلام}

مظلوم مقتدر1

امواج بیداری(سخنان امام خامنه ای درباب صدا وسیما)

1)مساله اصلی این است که ما جایگاه کشور ونظام جمهوری اسلامی  را در جغرافیایی بشری عالم بشناسیم وببینیم در جبهه بندی های بسیار وسیع وگسترده و متنوع که در دنیا وجود دارد ما کجا قرار داریم وقتی به این نکته توجه شد نقش رسانه ی ملی دراین مجموعه بیشتر ظاهر می شود.

2)درهمه ی برنامه ها باوجود تنوع موضوعات شرط اصلی آن است که به نحوی در خدمت هدف های اسلام وانقلاب قرار گیرند.

3)امروز مهم ترین ابزار جنگ  بین قدرت ها دردنیا رسانه است.

4)آن ها می خواهند فرهنگ ملت ما را از گرایش به ایمان ،ارزش ها وگرایش به اصول اسلامی واستقلال هویت ملی برگردانندشما باید درست نقطه ی مقابل این کار را مورد اهتمام خودتان قرار دهید.

5)رسانه ی ما هم باید ناظر باشد به خنثی کردن کار دشمن درداخل ،هم باید ناظر باشد به ضربه زدن به دشمن در فضای عمومی.

6)رسانه ی ملی اگر بخواهد به عنوان ابزار فرهنگی در کشور از عهده ی این  کار برآید باید این چیز هارادر خودش تقویت کند:1-امین نظام باشند2-مورداعتماد مردم باشند 3-برخورداراز مزیت های رقابتی باشد.

7)یکی از هدف های صدا وسیما درهمه ی برنامه هاباید این باشد :پرورش ،گسترش ،تفهیم وبیان کردن فضیلت های اخلاقی.

8)اما هدف اصلی سازندگی مردم به شکلی است که اسلام وانقلاب می خواهد.

9)اگر خدای نکرده به گونه ای باشد که عده ای به دلیلی پای تلوزیون شما ننشینند این خسارت بسیار بزرگی است .اگر خرج کنید ولی مستمع نداشته باشید این فایده ای ندارد . آنگاه این همه خرج ،این همه نیروی انسانی ،این همه تلاش مخلصانه هدر خواهد رفت،حیف است.

10)باید آهنگ های خوب ساخته بشود،شعر های خوب اجرا بشود وهمه ی آن ها ناظر به ارزش های انقلابی باشد.

11)طنز یعنی مطالب مهم جدی که به زبان شوخی بیان می شود ومحتواومعنایی در آن هست. منتها به زبان شوخی.

حرفی برای همیشه4

تهذیب نفس امام خمینی(ره)

     1)اگرانسان جهاد بانفس نکرده باشدنمی تواند روی دیگران اثربگذارد واگردیگران اصلاح نشوند کشوراصلاح نمیشود.

2)کشور ساخته نمی شود چون که اگرانسان خودش اصلاح نشودوجهاد بانفس نکند نمی تواند جامعه رااصلاح کند ودرجامعه فساد ایجاد می شود.

3)اگر انسان خودش راازاخلاق های بددور نکند وتلاش وریاضت برای مجاهده ی بانفس نکنددیگرازنماز وعبادات لذت نمی بردودیگر آن عبادت برایش چیز خسته کننده ای می شود.

4)آن وقت جمهوری ما اسلامی می شودوبه کمال خودش می رسد که خدای تبارک وتعالی دراین ملت ودراین کشور حاکم باشدیعنی از آن نقطه ی اول تاآخر حکومت الهی باشد.

5)اگرانسان خودش راازچیزهای غیرانسانی تصفیه نکند وخود را تهذیب نکند که اگر این طور شود کشور دیگرآسیب نخواخد دید.

6)خدمت به جامعه ازطریق تربیت فرزندان عاشق خداامکان پذیراست.

7)جامعه ی طاغوتی مقبل انبیا وا...است.

8)قلب باید مصفابشود تاحکمت وارد آن بشود.

9)بزرگ ترین دشمنی که داریم عبارت است ازخودمان.

10)علم نوری است که خدا واردقلب هامی کند اگر آن علم نورانیت برای انسان آورد این علم است واگر برای انسان حجاب شد آن دیگر علم نیست وحجاب است.

11)شمااگرمی خواهیدخدمت کنید به اسلام به کشورخودتان خدمت کنیداستقلال کشور خودتان راحفظ کنیدووابسته به هیچ جا نباشیدباید  هم رشته ی علم راتقویت کنید وهم تهذیب اخلاق کنیدوهم عمل کنید.

12)وهمه ی انحراف هاوهمه ی گرفتاری هایی که برای یک کشور پیش می آید برای این است که مراکز تعلیم وتربیتشان مراکز تهذیب نیست.

13)مهذب کنیدخودتان رامهذب بشوید به آداب الله به سنن الله اگر چنانچه این نباشدعلم اثری ندارد علم توحید هم اگر همراه باصفای نفس نباشد وبال خواهد بودچه بسا افرادی که عالم به علم توحید بودند وطوایفی را گمراه کردند.من نمی گویم درس نخوانید تحصیل نکنید،باید توجه داشته باشیدکه اگر بخواهید عضو مفید وموثری برای اسلام وجامعه باشید،ملتی را رهبری کرده وبه اسلام متوجه سازید،ازاساس اسلام دفاع کنیدباید مهذب باشید وپایه ی فقاهت خود راتحکیم کرده وصاحب نظر باشید.

14)اگرمردم از یک روحانی عمل ناشایست وبرخلاف شرع ببینند تجزیه وتحلیل نمی کننداگر یک عطار عمل زشتی مرتکب شود می گویند فلان عطار آدم خلاف کاری است ،اگر یک بقال عمل زشتی مرتکب شود می گویند فلان بقال خلاف کار است اما اگر یک روحای عمل زشتی مرتکب شود می گویند آخوندها خلاف کارند.

15)اگر دانشگاه دانشگاه باشد،اگر دانشگاه واقعاً دانشگاه باشدودانشگاه اسلامی باشد یعنی در کنار تحصیلات در آنجا تهذیب هم باشد یک کشوری رااین ها می توانند به سعادت برسانند.اگر یک دانشگاه فاسد باشد یک کشور فاسد می شود.اگر ماتزکیه نکنیم خودمان راوچنان چه همراه علم تزکیه نباشد کشور ما هم کشیده می شود به همان طرف ها وما هم صدام زمان خود خواهیم شد.اگر دانشگاه فقط دنبال تحصیلات دانشجو باشد واو راتزکیه نکند ملت روبه سعادت نمی رودواین برای ملت ما یافایده ندارد یا ضرردارد.

 

16)اگر دانشگاه هاومراکز تعلیم وتربیت دیگر بابرنامه های اسلامی وملی درراه منافع کشور، به تعلیم وتربیت وتهذیب کودکان ونوجوانان وجوانان جریان داشتند هرگز میهن ما درحلقوم انگلستان وپس از آن آمریکا وشوروی فرو نمی رفت.

17)منشا تمام بدبختی ها این اساتیدی بودندکه متعهد نبودند و زیردست آن هاافرادی بیرون آمدند که آن هاجامعه رابه هلاکت رسانند ومملکت مارا وسران مارا باشرق ویا غرب متصل کردند.

18)اگر لذت ترک لذت بدانی............................ دگر لذت نفس ،لذت نخوانی

حرفی برای همیشه 3

جهاد اکبر امام خمینی (ره)

بیم آن است که حوزه های علمیه درآتیه نتوانند علمای اخلاق،مربیان مهذب وآراسته و مردان الهی تربیت کند.

2)امام به حوزه های علمیه تذکر می دهد که در بحث های مقدماتی زیاد توقف نکنند وبپردازند به مسایل اساسی و آن چیزی که انبیا به دنبال آن بودند.

3)امام، خطاب به طلاب :خیال نکنید تنها وظیفه ی شمایاد گرفتن مشتی اصطلاحات می باشد،وظیفه ی دیگری دارید،شماوظایف سنگینی دارید.اگر در حوزه به وظایف خود عمل نکنیدودر صدد تهذیب خود نباشیدوفقط دنبال یاد گرفتن مشتی اصطلاحات بوده ومسایل اصولی وفقهی را درست کنیددر اینده برای اسلام وجامعه ی اسلامی مضر خواهید بودوممکن است موجب گمراهی مردم شوید.

4)چه بسا اموری که برای عامه ی مردم مباح است برای شما جایز نیست.

5)درد این جاست اگر مردم ازشما عملی که برخلاف انتظار است مشاهده کنندازدین منحرف می شوند،ازروحانیت روی برمی گردانند نه از فرد.

6)درروایت است که درهنگام مرگ جان که به حلقوم رسیدبرای عالم دیگر جای توبه نیست ودر آن حال توبه ی وی پذیرفته نمی شودوخدا از کسانی در آن حال توبه می پذیرد که جاهل بوده اند.

7)درمتن قرآن آمده که توبه از کسانی پذیرفته می شود که نادان بوده اند.

8)درروایت هست که 70گناه جاهل آمرزیده می شود قبل از این که یک گناه عالم پذیرفته شود.

9)هرقدمی که برای تحصیل علم برمی دارید قدمی هم برای کوبیدن خواسته های نفسانی وتقویت قوای روحانی ،کسب مکارم اخلاق،تحصیل معنویت وتقوا بردارید.

10)مواظب باشید مبادا 50سال بیشتر یاکم تردرحوزه ها با سختی وعرق جبین جهنم کسب نمایید باید به فکر باشید.در زمینه ی تهذیب نفس واصلاح اخلاق برنامه تنظیم کنید.

11)چنین علمی که خداوند متعال نسبت به آن آنقدر اهتمام داشته که انبیا رامبعوث فرموده است اکنون درحوزه ها رواجی نداردوکسی به طور شایسته به آن اهمیت نمی دهد(علم تهذیب نفس)وبراثرکمبود علوم معنوی ومعارف درحوزه هاکاربه آن جارسیده که مسایل مادی ودنیوی درروحانیت رخنه کرده است وبسیاری رااز معنویت وروحانیت دور داشته است واصلا نمی دانند روحانیت یعنی چه ؟یک روحانی چه وظیفه ای داردوچه برنامه ای باید داشته باشد.

12)اگر می بینید دولت ها وطاغوت ها از روحانیت ومرجعیت می ترسندوحساب می برند برای این است که از پشتیبانی ملت ها برخورد دارند پس وای بر آن روزی که بین روحانیون اختلاف ودرگیری ایجاد شودکه این باعث می شود مردم دیگر از آن ها حمایت نکنند.ودرحقیقت طاغوت هااز ملت می ترسندواحتمال می دهند اگر جسارت وتعرض به یک روحانی کردند ملت هابر علیه آنان شورش کرده وبه پاخیزند.

حرفی برای همیشه 2

تهذیب نفس امام خمینی‌ 2

1)پیامبر (ص)فرمودند :قبر یاباغی از باغ های بهشت است یاگودالی از گودال های جهنم.

2)آن وقتی که نفس شماقوی شد واعتنا نکردید به این زخارف آن وقت است که از شما حساب می برنند.

3)وآن خطری که از عالم تربیت وتهذیب نشده برانسان وارد می شود از خطر مغول آن بیشتر است.

4)آگر پرورش روحانی درانسان قوی بشود آن وقت قدرت جسمانی اش هم افزایش می یابد.

5)اگر تصفیه کردید ،اگرنفس خودتان راتطهیر کردید ،اگر اعمال خود راباقرآن کریم وفق دادید ،اگراخلاق خودتان رااخلاق قرآن کردید ،اگر نفس خود راتصفیه کردید باک ازهیچ چیز نداشته باشید ،مردن چیز سهلی است ،موت حیات است.

6) این توجه به خدا وهجرت ازخود به خدا که بزرگترین هجرت هاست ،هجرت از نفس به حق واز دنیا به عالم غیب شما راتقویت کرد.

7)انسان مهذب دست ظالم را کوتاه می کند.

8)قدرت دروقتی کمال است ومی تواند کمال خودرابروز دهد که دردست دانشمندان باشد دردست عاقل باشد .شیخ الرییس (ابن سینا)ازگاو می ترسید چون شاخ وقدرت دارد وعقل ندارد.

9)کسی که حجاب هاراکنار زد ،بت های درون خود رابشکست ودلش یک دست شد وفانی در اسما وافعال گردید پس حق دروجود او ظاهر شده وبا گوش خدا می شنود ،باچشم خدا می بیند وبازبان خدا نطق کند.

حرفی برای همیشه

 

جهاد اکبر امام خمینی2

1)اگر تمام انبیا الهی امروز در یک شهری جمع گردند ایشان هرگز باهم دوییت واختلاف نخواهند داشت زیرا هدف ومقصد یکی است دل ها متوجه به خدا است ،ازحب دنیا خالی است.

2)طوری نباشید که پیش از فرارسیدن ماه مبارک رمضان همانند ساعت به دست شیطان کوک شده دراین یک ماه که شیاطین در بند وزنجیراند شما به طور خودکار به معاصی واعمال خلاف دستورات اسلام مشغول گردید.

3)ودایماً متوجه باشید این عملی که می خواهیدانجام دهید ،این سخنی که می خواهید برزبان آوریداین مطلبی که دارید استماع می کنید ،از نظر شرع چه حکمی دارد .این آداب اولیه و ظاهری روزه است.

4)شما مربو ط به رسول الله هستید ،شما با ورود به حوزه های علمیه خود رابه فقه اسلام ،رسول اکرم وقرآن کریم مربوط ساخته اید اگر عمل زشتی مرتکب شوید به آن حضرت برمی خورد ،برای ایشان گران می آید،ممکن است خدای نخواسته شما رانفرین کند .راضی نشوید که رسول خدا نگران ومحزون گردند.

5)رابطه ی علم وایمان :مرده شوی از مرده نمی ترسدزیرا یقین وعلم دارد که مرده قدرت آزار واذیت ندارد ،آن وقت که زنده بود وروح دربدن داشت کاری از او ساخته نبود چه رسد حالا که بدنش تهی از روح شده است .ولی آنان که از مرده می ترسند علم دارند که مرده کاری ازش ساخته نیست ولی ایمان ویقین ندارند.به خدا وروز جزا علم دارند ولیکن یقین ندارند.از آن چه عقل درک کرده دل بی خبر است .طبق برهان می داند خدا وروز جزایی هست ولی همین برهان عقلی می تواند موجب حجاب قلب شده، نگذارد ایمان وارد قلب شود.

6)واقعاً اگر انسان احتمال بدهد –لازم نیست یقین داشته باشد-که این خبر ها یی که در قرآن آمده ،این وعده ووعید ها راست است این طور افسار گسیخته رو به معصیت نمی رود .شما اگر احتمال بدهید در مسیرتان جاندار درنده هست از آن راه صرف نظر می کنیددر حالی که فقط احتمال داده بودید .آیا ممکن است کسی به جهنم احتمال بدهد ودوباره گناه کند.درد این جاست که احتمال وقوع این حقایق هم داده نمی شود.