آیامی دانید که!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
*بعضی شبهاتی که به اسلام وارد می کنند یکی اش این است که چرا وقتی مسلمانی می خواهد از اسلام عقب کشیده ودینی دیگر بیاورد حکم مرتد بودن به اوداده می شود.اولا این فقط در اسلام نیست وبلکه دینی مثل مسیحیت خیلی در این مورد سخت تر می گیرد.دوما اسلام در آن وقتی حکم به قتال می دهد که یک کسی مسلمان است اما می آید با دین بازی می کند ووقتی به دینی دیگر درآمد ,اسلام را تضعیف می کند.البته اسلام هیچ وقت با این چیز ها تضعیف نمی شوداما آن کس که آبروی اسلام را بااین کارش می برد ویک موجی را راهندازی می کند ودر این صورت است که اسلام حکم به قتال می دهد.زیرا در این صورت مردم می گویند ببین این اسلام چه بوده است که اواز این دین بیرون آمده ومی خواهد به دینی دیگر برود.اما چنان که کسی بدون آزار به دیگران در گوشه ای از اسلام فرار کند(در گوشی بگم:از خودش فرار کند)وبه دینی دیگر برود مرتد حساب نمی شود.
*قرآن در بسیاری از جاها بهشت را برای ما به تصویر کشیده است یا همین طور جهنم را.گاهی اوقات چندین سوال در برابر چنین آیاتی به وجود می آید اولا چگونه می شود که یک هم چون جایی باشد؟دوما این هایی که درقرآن آمده در دنیا هم هست پس چه نیازی به بهشت خدا هست؟در این جا من هم یک سوال از شما می پرسم وآن این که شما وقتی خواب آب را می بینید ,یک سطل آب می بینید آیا جنس آب با آب بیرون از خواب یکی است؟مثال ملموس تر بزنم.شما وقتی به حرم آقا امام رضاعلیه السلام مشرف می شوید وقتی به در ودیوار حرم وبارگاه نگاه می کنید حس آرامشی به شما دست می دهد حال آیا وقتی به در ودیوار خانه ی خودتان ,به طلاهای پشت ویترین ها نگاه می کنید حس آرا مش به شما دست می دهد؟خیر.حال چرا این گونه است چون جنسشان فرق دارد.بهشتی که خدا توصیف می کند واقعا همان طوری است ولی جنسش خییییییییییییییییلی فرق دارد.
*عمر را نباید جز در راه رسیدن به حضرت رب العالمین سپری کرد.راه رسیدن به خدا فقط نماز وروزه به تنهایی نیست,بلکه عبودیت می تواند دست زن وبچه را گرفتن وبه شهر بازی بردن باشد.جامعه باید به سویی برود که همه چیز برای مردم فراهم آید,مردم دیگر دغدغه ی وام واجاره خانه ومسایلی که شبانه روز با آن دست وپنجه نرم می کنیم,را نداشته باشندتا فضاوزمانی هم برای عبودیتشان فراهم شود وبه آن کمالی که می خواهند برسند ,برسند.تلاش برای تحقق عدالت هم برای همین است ,برای این که مردم بدون دغدغه به عبودیتی که ذکر شد برسندواز قافله ی عشاق عقب نیفتند.بر این اساس جایگاه احزاب سیاسی ما کجاست؟بهشت است؟آخر کدامشان در پی رساندن ما به آن نقطه ی کمالی که ذکر شد هستند؟ کدامشان در پی رساندن ما وکل جامعه به جایی هستند که مردم بدون هیچ دغدغه های دنیوی مشغول به عبودیت خود شوند؟این فضایی که تمدن غرب برای ما درست کرده چیزی جز دویدن هم هست؟در سایه ی آسایش آیا به ما آرامش هم داده است؟در کدام نظریه های متفکران غربی راهی برای رسیدن به انسانیت باز شده است؟نظریات ماکیاولی یا هگل؟«جواب ها با خودتان»
*بیایید قصه ی حضرت آدم را با واژه هایی دیگر بخوانیم.حضرت آدم از همان اول در همین دنیا بودند.این گونه نبود که حضرت آدم در آسمان ها ودر بهشت باشد وبعد از خوردن آن میوه یک هو از آن بالا به پایین پرت شود,وبعد همان قضایایی که همیشه شنیده اید.ایشان از همان اول در همین دنیا بودند ولی آنقدر توجهشان به خدا بود ومست درذکر ویاد خدا بودندکه دیگر خود را در دنیا احساس نمی کردند,یعنی انگار دیگر در این دنیا نبودند اما زمانی که توجهشان به آن درخت جلب شد دیگر از توجهشان کاسته شد ویک لحظه از آن حالت خارج شدند وخود را در دنیا دیدند وقضیه ی هبوط حضرت آدم رخ داد«برای این که باور کنید منبع را ذکر می کنم»«کتاب مقالات........آیت الله شجاعی»
*ملا صدرا با فلسفه رموز قرآن را می گفت.
*از خوشی هایمان برای اصلاح جامعه بگذریم.
*قصه ای از تصرفات آیت الله شاه آبادی استاد امام خمینی رحمه الله علیه در روح انسان:روزی در آن موقع ها که نماز جماعت ممنوع شده بود در دوران حکومت رضا شاه ,آیت الله شاه آبادی نمازشا ن برپا بود.یک روز ایشان در محرابشان منتظر اذان بودند.ناگهان یکی از سر بازان رضا شاه آمد وگفت:زود جول وپلاستان را جمع کنید بروید.در همین حین آیت الله شاه آبادی به سرباز دستور داد :زود باش برو آن جا واذان بگو واو هم با سرعت رفت واذان گفت.« قضاوت باخودتان تاکی من باید توضیح بدم؟»
*باید هم عارف بود وهم سیاست مدار.«اما خمینی رحمه الله علیه»
*مبنای علم مدرن بر 3پایه است:1-مسلط شدن بر طبیعت وکل جهان که این همان امانیزم است,این مطلب جز ذات تمدن غرب است.2-انسان مدرن به انسان حتی به چشم کالای مصرفی نگاه می کند.3-تکنولوژی هم درست شد برای مورد اول.
*رشد علم با تولید علم متفاوت است,معنا ی مستقل شدن در معنای تولید علم است.
تمام .یا حق
